آیا روحانیت میتواند از سیاست جدا شود؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۰۴۷۲۱
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، کلیشه معروفی است که در اثنای مبارزات انقلابی و پیش از پیروزی آن، نقل دهان عدهای شد که روحانی باید به امور معنوی رسیدگی کند و جایی در سیاست ندارد. جدایی روحانیت از سیاست و دوری این نهاد از ارتباط با قدرت چیزی است که همواره به اشکال گوناگون بیان میشود، عبدالوهاب فراتی در کتاب «روحانیت و سیاست» مختصراً به این چالش پاسخ داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشغول مطالعه بخش هایی از این کتاب هستید
روحانیت منهای سیاست، روحانیت نیست
بیتردید روحانیت موجودی سیاسی است که سیاسی بودن خود را نه از تحولات اجتماعی و سیاسی درباره خود بلکه اغلب از نشانههای فراوان سیاسی در نص اسلامی، یعنی قرآن و سنت به دست میآورد. این مبنا به ما توضیح میدهد که توصیه برخی منتقدان به حضور روحانیان در ارکان حکومت و به کنارهگیری از قدرت، پیشنهادی ناقص است و با ساختار معنایی نص و نحوه تعامل با روحانیت ناسازگار است. اولاً روحانیت نمیتواند موجودی غیر سیاسی باشد، ثانیاً پس از جدایی از سیاست دیگر روحانیت نیست، ثالثاً حضور پیوستهاش در سیاست و به تبع آن مشارکت در قدرت در رفع آفتها و افزایش کارآمدی در تعامل با قدرت نیازمند است.
روحانیت سیاسی، از عوارض دنیای مدرن!
برخی نویسندگان از جمله «محمدسعید عشماوی» و «حسین بشیریه» روحانیت را به تبع دین اسلام موجودی غیر سیاسی میدانند که غالباً بر اثر تحولات بیرونی مثل ورود مدرنیته به جهان اسلام سیاسی شدند. در واقع حساسیتهایی که بیرون از نهاد روحانیت در دوره معاصر به وجود آمده است داعیه آنان را برای مشارکت در سیاست بالا برده و آنان را به موضوع قدرت برای حفاظت از آنچه در وضعیت مدرن در حال از دست رفتن است حساستر کرده است. این حساسیت که منشأ بیرونی دارد در صورت تضعیف شدن روحانیون را به ماندن در عرصه قدرت بی میل میسازد. این در حالی است که به نظر میرسد سیاسی شدن روحانیون بیش از آنکه محصول تحولات بیرونی باشد برآیند تعامل آنان با نشانههای سیاسی نص است.
سیاسی بودن نص اسلامی اظهرمنالشمس است
نص اسلامی نشانههای بسیاری دارد که تولید معنای سیاسی میکند و تاکنون نیز کسی از مسلمانان وجود چنین نشانههایی را انکار نکرده است. حتی مؤمنان سکولار مثل «علی عبدالرزاق»، «عبدالرحمان کواکبی» و «مهدی حائری» که بر جدایی دین از دولت تأکید میکنند و کسی مثل «میرزای نائینی» نیز که بخشی از دولت یعنی امور اجتماعی را از اقتدار علما خارج میکند، منکر وجود چنین نشانههایی را در نص نیستند.
آخوند، همیشه در سیاست است
از این روست که نص رفتار اجتماعی و سیاسی، مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده و آن را بازتابی از ماهیت خود کرده است. طبیعی است که هر کس به نص اسلامی نزدیکتر باشد حساسیتها و واکنشهای بیشتری از خود نشان میدهد البته این بدان معنا نیست که روحانیان واکنشهای یکسان به سیاست دارند. روحانیت یا در قدرت است یا در وضعیت فراغت از قدرت و همواره مواضع متفاوتی در قبال و قدرت حاکم اتخاذ میکند. در قدرت نبودن و به معنای بیاعتنایی به آنچه در قدرت میگذرد نیست، بلکه همواره به اموری که در این عرصه رخ میدهد حساس است این چیزی است که نشانههای سیاسی نسبت به او اعطا میکند.
با این همه اشارههای نص به عنوان نشانههای سیاسی جهتیافته و شکلیافته نیستند و این مجتهد است که با ظنون معتبر خود به آنها جهت میدهد. این بدین معناست که قرآن و سنت هم برای کسانی که عقیدهای به برپایی دولت اسلامی در تحولات پیش از ظهور حضرت حجت ندارند و هم برای قرائتهای مختلفی که از حکومت دینی ارائه میشود، گویاست و نشانه دارد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: روحانیت سکولاریسم نص اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۰۴۷۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزله سیاسی در معتبرترین دانشگاههای جهان
امیرحسین ابراهیمی، ایالات متحده آمریکا یکی از ملتهبترین روزهای خود را طی دهه گذشته سپری میکند. اعتراضات دانشجویی روزهای اخیر دانشگاههای مطرح امریکا تعجب بسیاری از تحلیلگران و سیاستمدران را در سراسر جهان در پی داشته است و اکثر تحلیلگران حوزه سیاست، پاسخ مشخصی برای این نوع از اعتراضات در این ابعاد بزرگ ندارند.
پس از تصویب کمک ۲۶ میلیارد دلاری مجلس نمایندگان آمریکا و افزایش شمار کشته شدگان جنگ غزه، اعتراضات شکل جدیدتری به خود گرفت. دانشجویان به طور مشخص خواستار پایان جنگ غزه و تعطیلی و واگذاری شرکتهای حامی اسرائیل هستند. در بسیاری از دانشگاهها، دانشجویانی که برای این تغییرات تلاش میکنند میگویند که به ارتباطات دانشگاههای خود با اسرائیل انتقاد دارند و این امر به ویژه در دانشگاههایی که دارای موقوفات بزرگ هستند، پررنگتر است، زیرا مدیران این دانشگاهها بودجه سالیانه خود را در مجموعه گستردهای از سرمایهگذاریها توزیع میکنند، برای نمونه در سطح خرد، دانشجویان میگویند از همکاری با پیمانکاران رژیم صهیونیستی در دانشگاهها خودداری کنید و در سطح کلانتر اعتراضاشان این است که از اختصاص بودجههای تحقیقاتی برای پروژههای مربوط به تسلیحات نظامی برای رژیم صهیونیستی دست بردارید!
به گفته بسیاری از تاریخ نگاران و تحلیلگران مسائل سیاسی وضعیت کنونی حاکم بر دانشگاههای ایالات متحده آمریکا یادآور مخالفتها با جنگ آمریکا علیه ویتنام است. اما امروز دلیل اهمیت این نوع اعتراضات چیست و چرا دولتمردان آمریکایی به شدت سعی در سرکوب این نوع اعتراضات دانشجویی داشتند؟!
مشخصا با اوج گیری اعتراضات در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا، دستگاه پروپاگاندا رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا و همچنین سایر رسانههای غربی همه آنان یک صدا سعی در سانسور خبری این رویداد بزرگ داشتند و حتی هشتگهای مربوط به این اعتراضات در فضای مجازی به ویژه در اینستاگرام و فیسبوک دچار بایکوت خبری شد.
برای اکثریت واضح است که نیروی پلیس ایالات متحده آمریکا معروف به خشونت و سرکوب میباشد، اما علی رغم آنکه افراد معترض، دانشجویان جوان هستند بازهم پلیس امریکا به شدت به سرکوب آنان پرداخته است. با توجه به آنکه این دانشجویان عمدتا در بهترین دانشگاههای جهان در حال تحصیل بوده اند و از نخبگان آینده ساز ایالات متحده آمریکا هستند این خشونت سازمان یافته بر علیه آنان هیچ توجیهی ندارد و این نشان میدهد که تا چه اندازه ساختار سیاسی حاکم بر ایالات متحده آمریکا وابسته به رژیم صهیونیستی است و حتی حمایت از صهیونیستها میتواند سبب شود که دولتمردان آمریکایی بر بسیاری از ارزشها که سالها مدعی آن بودند چشم پوشی کنند.
رهبران ایالات متحده آمریکا هرگز تصور نمیکردند در مقابل نسلی قرار بگیرند که با وجود آنکه دستگیر میشوند، تعلیق میشوند و اخراج میشوند و حتی در مقابل باتومهای نیروهای امنیتی قرار میگیرند، اما دغدغه مردمی را داشته باشند که هزاران هزار کیلومتر از آنان دورتر است. حتی ایجاد رعب و وحشت و ترس توسط نهادهای امنیتی حاکم بر ایالات متحده آمریکا نیز مانع از این نشد که دانشجویان و برخی از اساتید آنان نسبت به نسل کشی غزه بی تفاوت بمانند و با وجود تمام این تهدیدات و فشارها در کنار فلسطینیان ایستادند.
دستگاه دروغ پراکنی و پروپاگاندا رژیم صهیونیستی طی سالها سعی کرد تمام اتفاقاتی که در دنیا بر علیه سیاستهای استثمارگرایانه او وجود داشت را با برچسب زدن و متهم کردن به بی سوادی و تحجر سرپوش بگذارد، اما امروز در مقابل نسلی از جوانان قرار گرفته است که همگی در ممتازترین دانشگاه های جهان در حال تحصیل هستند و بخش زیادی از آنان نیز یهودی میباشند و مسئله اینجاست که حتی از برچسب یهودی ستیز بودن نیز نمیتواند استفاده کند و سیاست همیشگی، قربانی بودن را در پیش بگیرد.
شاید حجم سرکوب اعتراضات این واقعیت را نشان دهد که تمام برنامههای رژیم صهیونیستی با همکاری و پشتیبانی ایالات متحده آمریکا صورت گرفته است و امریکا در تمام آنان نقش داشته است. آنچه که مشخص است این اعتراضات، سرآغازی بر پایان پشتیبانی بی چون و چرای آمریکا از اسرائیل خواهد بود، زیرا نسل جوان آمریکایی تصمیم گرفته است دیگر سیاست سکوت را در پیش نگیرد و نسبت به این نسلکشی در جریان است واکنش نشان دهد و بدنبال پاک کردن صورت مسئله همانند دولتمردان خود نباشد.
تحلیلگر بین الملل